حقیقتش شیراز از شهرهای مورد علاقه منه و دیدنش توی این وضعیت، دوبرابر ناراحتم میکنه .

گوشه و کنار مازندران و گلستان قبل از این دچار سیل شده بود و حداقل من تنها جایی که اخبارش و دیدم همین شبکه های اجتماعی که بلای جان مسئولان شده، بود .

خیلی با تفکر سازمانی و پروتکل هاشون آشنایی ندارم ولی بعید میدونم ستاد بحران جایی برای غافلگیر شدن داشته باشه و بنظر وجود این سازمان دلیلیه تا جلوی غافلگیری و بگیره .

درباره دو استان شمالی خیلی نظری ندارم و صرفا میتونم بگم دریاچه خزر حتی از قبل هم بزرگتر شد و این دستاوردی جدید در سال جدید بوده .

اما شیراز، اونطور که متوجه شدم محلی که سیل از اونجا آغاز شده یا به عبارتی منطقه سیل زده (دروازه قرآن)، طبق گفته های برخی، دراصل سیل گیر بوده . یعنی آبی که از کوه جاری میشده توی اون منطقه تبدیل به رودخانه فصلی شده و خیلی سنگین و رنگین راهش و میگرفته و میرفته، ولی دقیقا در همون منطقه ساختمون سازی و راه سازی صورت میگیره . 

طبق گفته بچه های اون محله، چندین سال قبل هم سیلی و تجربه کردن و کلی کثافت کاری به وجود اومده . 

یه نکته‌ای که جالب بوده برام: سال ۸۰ رئیس سازمان بحران و فلان، تفاهمنامه‌ای با حوزه علمیه امضا میکنه تا با کمک معنویت جلوی بلایای طبیعی گرفته بشه .

اینکه چقد موثر بوده رو خودشون باید با آمارها ثابت کنن ولی اینکه سیل دقیقا زده به دروازه قرآن و چی باید گفت؟!

برای بازماندگان سیلی عظیم تر آرزومندم و برای رفتگان جایگاه VIP