میگن زمان جنگ (هر دورهای) یهو دو طرف جنگ میگفتن خب، کافیه، یه روز آتش بس، یه روز استراحت . بعدم خیلی شیک هرکی میرفته سمت خودش و استراحت میکرده و از فرداش دوباره همدیگه رو تکه پاره میکردن .
نظر من و بخوای میگم خیلی عجیبه . نمونه کوچیک از یه جنگ میشه دعوا چند نفر . یهو وسط مشت و لگد بگن استپ، بریم نهار و برگردیم .
خب برام این حس و داره که دلیل پشت این قضیه بی ارزشه (که هست بنظرم) و یا از ارزش پایینی برخورداره وگرنه اگه میشه متوقفش کرد، حتی لحظهای، پس امکان توقف دائمیش هم باید وجود داشته باشه .
شخصا توی زندگیم یاد گرفتم بدون جنگیدن بیخیال نشم . کمترین چیزش اینه تکلیفم به صورت کامل روشن میشه . چیزی که ارزشش و داشته باشه . چیزی که برای شخص خودم، هدفم، زندگیم مهم باشه . اگه بتونم بدون اون ادامه بدم دیگه دلیلی نداره برای به دست آوردنش بجنگم، شاید فقط یکم بحث کنم . چون مطمئنم حسرتش باهام نمیمونه
شاید واسه بقیه میمونه که بعد وقفهای کوتاه ادامهش میدن