اول از همه، چون اون به ما اهمیت نمیده . اگه واسش مهم بودیم سریع ول نمیکرد بره سراغ یکی دیگه . آشغال دمدمی مزاج -_- 

شاید بگین داره دنبال نیمه گمشده‌ش میگرده :| اون کثافت از خفاش شروع کرده، هرکی و بزنه پیشرفت محسوسی حساب میشه . 

از این زاویه که بگذریم شاید بشه اینجوری هم به قضیه نگاه کرد که، شاید این ویروس کوچولو موچولو ترسیده . بعد از سال ها زندانی بودن تونسته فرار کنه . این وسط ما افتادیم که بگیریمش . شاید هدف ما زندانی کردن مجدد اون نباشه ولی اون که نمیدونه، اصلا نمیفهمه، بچه‌س . 

تابحال با بچه ها بازی نکردین؟ هی دستش و میگیری، پاش و میگیری، جلو نفسش و میگیری :)) و خودش و آزاد میکنه . اگه باز بخوای بگیریش فرار میکنه، ولی بشین یه گوشه و اهمیت نده، اصلا نگاش نکن، خودش دست و پاش و در اختیارت میذاره .

شاید بگین چند نفر و ناکار کرده، حالا بچه‌س یه غلطی کرده . میخوای بگین عیب نداره؟ آروم باش کوچولو؟ شما گند میزدین ننه باباتون میگفتن عیب نداره و آروم باش یا پوستتون و میکندن؟ هنوز جای دمپایی جلو بسته رو کمرم هست، بعد از ۲۰ سال جاش هنوز مثل روز اوله :|

اعمیت ندین، ولش کنین، خودش میاد میگه: ننه، ننه غلط کردم، شکر خوردم، دیگه ویروس خوبی میشم . ننه بذار دستت و ببوسم . نذارین دستتون و ببوسه، نه بخاطر اینکه ویروسه بلکه بذارین پاتون و ببوسه تخم جن -_-

 

پی نوشت: از این ماسکای فیلتر دار الان چنده؟