بهونه واسه رفتن که زیاد بود . اگه میخواستیم که تاحالا رفته بودیم. فقط خواستیم یبار بگی نرو . یبار بگی بمون . هی رفتیم سمت در، هی پامون و شُل کردیم بلکه صدامون بزنی . دست بندازی بازومون و بگیری . بدو بیای جلومون زل بزنی تو این چشا. فقط خواستیم یبار جلو رفتنمون و بگیری و هیچی . اینقد خواستیم و نشد که بیا، دیگه نمیخوایم