شده تقدیر کسی باشی و قسمت نشود؟

سالها گیر کسی باشی و قسمت نشود؟


پشت یک قلب به ظاهر خوش و یک خنده ی تلخ

شده زنجیر کسی باشی و قسمت نشود؟


در میان تپش آینه پنهان شوی و

روح و تصویر کسی باشی و قسمت نشود؟

شده در اوج جوانی، با همین ظاهر شاد

تا گلو پیر کسی باشی و قسمت نشود؟


شده آزاد و رها باشی و تا عمق وجود

رام وتسخیر کسی باشی و قسمت نشود؟

می شود با همه ی ریشه و رگهای تنت

سالها گیر کسی باشی و قسمت نشود؟!



- داریوش کشاورز


آدم باید مریض باشه که با پای خودش بره سمت مشکلات . مثل این میمونه بالای ساختمون وایساده باشی و بگی :

"بذار بپرم ببینم چی میشه"

خب میمیری حیوان! . نه دیگه یه جاییت میشکنه به حق پنج تن